Mohammad ... Garibe
All............................
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 32436
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


دنياي كد آهنگ پسر جهنمي

مرجع کد آهنگ


 


 

دلـگـیـــر دلـگـیــــرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر

از غصـه مـی‌مـیــرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر


بـا پـای از ره مـانــده در ایـن دشــت تــب‌دار

ای وای مـی‌مـیــرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر


سـوگنــد بر چشمـت که از تـو تــا دم مــرگ

دل بــر نمـی‌گیـــرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر


بالله که غیر از جرم عاشق بودن ای دوست

بی‌جـرم و تقصیــرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر


بـا شـهـپــر انـدیـشـــه دنـیـــــا گــردم امـــا

در بـنــد تـقــدیـــرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر


آشــفـــتـــه تــر ز آشـفــتـــگـــــان روزگـــارم

از غــم بـه زنـجـیـرم مـــرا مـگـــذار و مـگـــذر


...........................


آتش عشق تو در جان خوشتر است

جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است


هر که خورد از جام عشقت قطره‌اي

تا قيامت مست و حيران خوشتر است


تا تو پيدا آمدي پنهان شدم

زانکه با معشوق پنهان خوشتر است


درد عشق تو که جان مي‌سوزدم

گر همه زهر است از جان خوشتر است


درد بر من ريز و درمانم مکن

زانکه درد تو ز درمان خوشتر است


مي‌نسازي تا نمي‌سوزي مرا

سوختن در عشق تو زان خوشتر است


چون وصالت هيچکس را روي نيست

روي در ديوار هجران خوشتر است


خشک سال وصل تو بينم مدام

لاجرم در ديده طوفان خوشتر است


همچو شمعي در فراقت هر شبي

تا سحر عطار گريان خوشتر است

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, توسط Mohammad

 

 

 

خوشا آنانکه با عزت ز گیتی

بساط خویش برچیدندو رفتند

 

برای خواندم به ادامه مطلب بروید


 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, توسط Mohammad

نشسته ام وسط ِ عاشقانه ای بی رحم

وخیره ام به شروع ِ ترانه ای بی رحم


هنوز متّهمم که تو را نفهمیدم

و پایبند ِ تو هستم، به خانه ای بی رحم

همیشه اشک چکیده میان قلبم ،تا-

نلرزد آینه ی بغض ِ چانه اي بي رحم


هنوز هم كه هنوز است عاشقت هستم

جواب عشق ِ من اما بهانه اي بي رحم


تمام بی کسی ام بی اراده می‌گرید

بر استخوان پُر از درد ِ شانه ای بی رحم


ببین که سوختم از لحظه های تبدارت

و مانده ام ته ِ جیب ِ زمانه ای بی رحم


****

نه تبرئه و نه حبسی نوشته ای قاضی!

و آتشم زده ای با زبانه ای بی رحم 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, توسط Mohammad

 

 

 نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت 

که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت 

تحمل گفتی و من هم که کردم سال‌ها اما 
چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت 

چو بلبل نغمه‌خوانم تا تو چون گل پاکدامانی 
حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت 

تمنای وصالم نیست ، عشق من بگیر از من 
به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت 

امید خسته‌ام تا چند گیرد با اجل کشتی 
بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت ؟ 

چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو 
به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت 

دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست 
امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت 

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, توسط Mohammad

 آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام  فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمر های کوته بی اعتبار

اینهمه غافل شدن  از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم بپرسش سر یه زیر افکنده بود

ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت میروی تنها چرا


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, توسط Mohammad
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :